ادامه مطلب قبل ...
گناه شناسی » گناه بزرگان از دیدگاه روایات‏
 1- امام صادق علیه السلام در ضمن گفتارى فرمود:
 «یغفر للجاهل سبعون ذنباً قبل ان یغفر للعالم ذنب واحد»(61)
 «هفتاد گناه از جاهل، بخشیده مى‏شود قبل از آنکه یک گناه از عالم، بخشیده گردد.»

 2- رسول اکرم صلى الله علیه وآله در ضمن گفتارى فرمود:
 «اگر عالمان دین و زمامداران، فاسد شدند، مردم نیز فاسد مى‏شوند.»(62)
 و در سخن دیگر فرمود:
 «عوام امت من اصلاح نمى‏شوند مگر با اصلاح خواص امت من!»
 شخصى پرسید: خواص امت چه کسانى هستند؟. فرمود:
 «خواص امتى اربعة: الملوک و العلماء و العباد و التجار»
 خواص امت من چهار دسته‏اند: 1- زمامداران. 2- دانشمندان. 3- عابدان. 4- تاجران.
 شخصى دیگر پرسید: چگونه؟ پیامبر صلى الله علیه وآله فرمود:
 «زمامداران چوپانان مردمند، وقتى چوپان گرگ شود، گوسفندان چگونه بچرند؟ و علما طبیبان مردمند، وقتى طبیب بیمار باشد، بیماران را چه کسى درمان کند، بندگانِ عابد خداوند راهنماى مردمند، اگر راهنما گمراه شد، چه کسى راه رونده را هدایت مى‏کند؟ و تاجران امین مردمند، وقتى که امین خیانت کرد، به چه کسى باید اطمینان نمود؟»(63)
 3- نیز رسول اکرم صلى الله علیه وآله فرمود:
 در روز قیامت، خداوند با سه کس سخن نگوید، و به آنها توجه نکند و آنها را پاک نسازد و براى آنها عذاب دردناک است:
 «شیخ زان و ملک جبّار و مُقِلّ مُختال»(64)
 «پیر زناکار، و سلطان جبار و فقیر متکبر.»
 4- امام صادق علیه السلام به یکى از اصحاب به نام شقرانى فرمود:
 «ان الحسن من کل احد حسنٌ و انّه منک احسن لمکانک منّا، و انّ القبیح من کل احد قبیح و انّه منک اقبح»(65)
 «اى شقرانى! نیکى از هر شخص نیکو است، ولى از تو که به ما نسبت دارى نیکوتر است، و زشتى از هر کسى زشت است ولى از تو زشت‏تر.»
 5- امیرمؤمنان على علیه السلام فرمود:
 «زَلّةُ العالم تُفسد العَوالِم»(66)
 «لغزش عالم، همه‏ى عالم‏ها را تباه مى‏سازد.»
 و نیز فرمود:
 «زلّة العالم کانکِسار السّفینَة تُغَرق و تُغرقُ معَها غَیرها»(67)
 «لغزش عالم همانند شکسته شدن کشتى در دریا است هم خود غرق مى‏شود و هم موجب غرق شدن سرنشینانش مى‏گردد.»
 بنابراین گناه مسئولین، چهره‏ها، علما، نهادها، نویسندگان، بزرگان و سادات بیشتر به حساب مى‏آید.
امیدوارم آن دنیا رو سیاه جدم نشوم.


 61) کافى، ج‏1 ص 47.
62) بحار، چاپ بیروت، ج‏74 ص‏154.
63) المواعظ العددیه، ص‏125.
64) کافى، ج‏2 ص‏311.
65) سفینة البحار، ج‏1 ص‏708.
66) غرر الحکم، ج‏1 ص‏426.

67) غررالحکم، ج‏1 ص‏426


نظر  

نوشته شده توسط سیده در سه شنبه 89/10/28 ساعت 11:52 عصر موضوع | لینک ثابت