• وبلاگ : خدايا
  • يادداشت : زينب انقلاب
  • نظرات : 0 خصوصي ، 9 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    +

    چند سال بعد، دقيقاً همين تم، در فيلم محاكمه در خيابان(1387) (همكاري مشترك فرهادي و كيميايي در نوشتن فيلمنامه) تكرار مي‌شود. مردي كه در روز عروسي‌اش به گذشته‌ي همسر خود شك كرده است، جستجويي خياباني را براي يافتن حقيقت آغاز مي‌كند و بالاخره به اين نتيجه مي‌رسد كه نكته‌ي تاريكي در گذشته‌ي همسرش نيست. اما درست در همين جاست كه مخاطب -به عنوان وجدان بيداري كه نمي‌توان حقيقت را از او پنهان كرد- متوجه مي‌شود كه همسر او پيش از اين، رابطه‌هايي داشته كه آن را از شوهر فعلي‌اش پنهان كرده است.

    جالب اينجاست كه خيلي‌ها نقش فرهادي در اين فيلمنامه‌ي مشترك را فقط در پايان بندي آن مي دانند و معتقدند كه مشخص شدن صحت خيانت زن به شوهرش در پايان، محصول كار فرهادي است و نقش او در فيلمنامه كيميايي فقط همين يك صحنه بوده است واين خود تاييدي است بر اينكه فرهادي آن‌قدر در به تصوير كشيدن اين تم مهارت يافته كه حالا هرجايي اين چنين موضوعي ديده شود، با اطمينان آن را به فرهادي نسبت مي‌دهند.

    به اين ترتيب فرهادي دوباره ماجراي تراژدي تشكيل خانواده‌اي را براي شما بازگو مي‌كند كه از همان ابتدا بر دروغ و خيانت بنا مي‌شود. به عبارت ديگر، فقط هنگامي در فيلمنامه‌هاي فرهادي شاهد تولد يك خانواده‌ي جديد هستيم كه بناي آن خانواده بر اساس دروغ شكل گرفته باشد.+